حکومت برای عدالت است…
جلسه دهم:
– از مهمترین کارکردها و وظایف حکومت، ایجاد عدالت است. ما در معرفی امام زمان و حکومتش هم میگوییم که او کسی است که «يملأ الأرض قسطا وعدلا كما ملئت ظلما وجورا»!
– خلفای اول، هیچ شخص بزرگی را در عرض خودشان نمیخواهند و میخواهند که فقط خودشان مطرح باشند.
جبلة بن ایهم غسانی رئیس قبیله آل غسان بود. او مسیحی بود و از شام به عمر نامه نوشت و اجازه خواست که به مدینه پیش عمر برود. با 500 نفر به مکه رفت و مسلمان شد. روزی با یکی از دوستان و طرفدارانِ عمر دعوایش شد. عمر از دوستش طرفداری کرد و جلوی جمع به صورتش سیلی زد. او هم گفت که اسلام اینگونه است و رهبرش این است؟! این دین ظالمانه است! مرتد شد و از اسلام برگشت!
– یک بار عمر در مسجد، نشسته بود، ریشبزرگ قبیلهی ربیعه در مسجد آمد. چون او آدم بزرگی بود، مردم با هم زمزمه کردند که فلانی هم آمد. عمر تا این رفتار مردم را دیدند، شلاق را برداشت و او را زد. او گفت: گناه من چیست؟ عمر گفت: زدم تا کسی جلوی من قد علم نکند!
– این روحیه که خلیفه باید بالاتر از همه باشد، اینقدر ادامه پیدا کرده بود که برای مردم عادی شد که کسی نباید در برابر خلفا قد علم کند. یزید هم همین روحیه را داشت و ناراحت بود که چرا بنی هاشم و حسین بن علی اینقدر محترم است و در چشم مردم هستند.
– در زمان امیرالمومنین هم جامعه به خاطر تبلیغات، آدمهای کوچک را بزرگ کرده بودند. امیرالمومنین هم در جایی فرمود که اف بر این روزگار اینقدر من را پایین آورده که در این مملکت میگویند دو شخصیت و رجل سیاسی وجود دارد: علی و معاویه؛ من را با معاویه برابر قرار میدهند. البته تا جایی که امیرالمومنین حاکم بود، اسم علی و معاویه در جامعه بود. ولی وقتی که معاویه حاکم بود، فقط اسم معاویه بر سر زبانها بود و بردن اسم علی را تحمل نمیکردند.
– یزید وارث سیستم حکومتهای قبلی بود…