جلسات امام شناسی غیر کلامی استاد مداحصوتی

امام شناسی معرفتی حدیثی/۳

جلوه هایی از عظمت مقام امام

در کتب کلامی (چون حیطه بحث‌شان نیست) گفته نمیشود که خدا محبوب است و محب است. با کدام دلیل عقلانی و کلامی، خداوند باید حلیم باشد؟ ولی در معارف ما گفته می‌شود که او حلیم است. با صفات دیگری مثل تفضل و مغفرت و … .
با عقل نمی‌توان فهمید که امیرالمومنین قسیم الجنه و النار است. یا نمی‌توان به این رسید که بول و غائط امام توسط زمین باید بلعیده شود. ولی این از امام شناسی است. این‌ها توسط معصوم باید بیان شود.
– حال که به این موارد با عقل نمیتوان رسید باید به خدا و امام معصوم گفت که خودشان، خودشان را معرفی کنند.
– در امام‌شناسی منحصر در امام‌شناسی کلامی، سلمان و ابوذر تربیت نمی‌شوند.
یک شیعه وقتی بفهمد که به طفیل امیرالمومنین خلق شده است، رابطه‌اش با امیرالمومنین، به گونه‌ای دیگر خواهد شد.
حتی به بهترین حاکم هم معنا ندارد بگوییم «جُعلتُ فِداک». پس بچه شیعه نباید امام را صرفا به عنوان بهترین حاکم بشناسد.
– امام می‌خوابد ولی قلبش به خواب نمی‌رود.
– این ستمی در بحث امام‌شناسی است که امام را صرفا دانشمند با تقوا (علمای ابرار) معرفی کنیم. امام معلم ملائکه در عرش است (طبق روایتی از امام حسین به حبیب بن مظاهر در علل الشرائع صدوق: كُنَّا أَشْبَاحَ‏ نُورٍ نَدُورُ حَوْلَ عَرْشِ الرَّحْمَنِ فَنُعَلِّمُ الْمَلَائِكَةَ التَّسْبِيحَ وَ التَّهْلِيلَ وَ التَّحْمِيد). امام معصوم فرمود که اگر قرار باشد که من زبان پرندگان را نفهمم، پس فرق من حجت خدا با شما چیست؟ امام می‌گوید: لا یقاس بنا احد.
– با اینکه بشر است، یوحی الیه است. جنبه عرشی و جنبه‌ی فرشی دارد.
– امام نور است ولی خدا متعالی‌تر از نور است. نور الله تعبیری مثل ید الله و عین الله و اذن الله است. چطور اهل بیت می‌گویند خدا که گوش و دست ندارد و این تعابیر تاویلی است و کنایه از چیز دیگری است، این هم همانطور است. اذن الله کنایه از علم خداوند به مسموعات است و یدالله نشانه از قدرت خداست. و اشاره به اتحاد یدالله با ید حجت خدا دارد. وقتی به امیرالمومنین دست بیعت می‌دهیم، با خداوند دست بیعت می‌دهیم.
پس یه ایرادی که برای برخی پیش می‌آید، اینه که حس میکنند نور الله یک تعبیر تاویلی نیست و فکر میکنند اگه کسی به لقاءالله رسید، یعنی این نور را دید. ممکنه خدا برای کسی نورآفرینی کنه ولی خودش آن نور نیست و برتر از نور است. مثل کلام که خدا خودش حرف نمی‌زند، ولی کلام را می‌آفریند. معصومین هم تاویل آن را بیان کرده‌اند. چگونه نور مسیر را روشن می‌کند و راه را نشان می‌دهد، خداوند هم نور السماوات و الارض هست و مسیر را روشن و تبیین می‌کند.
– بحث فضائل، بحث امام‌شناسی است و اینطوری نیست که هر وقت بخواهیم حال کنیم، برویم فضائل ائمه را بخوانیم.
– امام کسی است که سنگریزه در دستش تسبیح می‌کند. امام اگر دست مبارکش را بر سر کسی بکشد، عقل او بارور می‌شود. اشاره‌ای کند، زمین گنج‌هایش را بیرون می‌ریزد ولی خدا قرار است دنیا و آخرت را برای شیعیان جمع کند: «إِنَّ اَللَّهَ سَيَجْمَعُ لَنَا وَ لِشِيعَتِنَا اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةَ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتِ اَلنَّعِيمِ وَ يُدْخِلُ عَدُوَّنَا اَلْجَحِيمَ».
– امام رضا به داد ما رسیدند و امام را معرفی کردند. اگر امام نمی‌فرمودند که «الامام انیس الرفیق» شاید اگر کسی این عبارت را استفاده می‌کرد ما جسارت به امام می‌دانستیم و می‌گفتیم درست نیست که به امام، این را بگویی. در واقع همان فرمانروایی که اطاعت از او بر تو واجب است و فریضه قلب تو است که او را دوست بدارد، همان امام، رفیق تو است و دوستت دارد و فراتر از این: امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «والله! لانا ارحم بکم منکم بانفسکم… ؛ به خدا سوگند! که من، نسبت به شما، از خود شما، مهربان‌تر و رحیم‌ترم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا