جلسات امام شناسی غیر کلامی استاد مداحصوتی

امام شناسی معرفتی حدیثی/2

مقام والا و غير قابل شناخت امام

– امام، زمامدار دین، خلیفه الله و الرسول، مسئول تدبیر جامعه است، مجری احکام الهی، مبین حلال و حرام است، اینها سبغه کلامی دارد.
اما اینکه امام مهربانیش بیشتر از پدر و مادر است و بسیاری ویژگی‌های دیگرش، سبغه کلامی ندارد و امام‌شناسی از نوع دیگری و مبتنی بر حدیث است.
– امام شناسی کار ما نیست، کار خداست که خدا باید معرفی کند. خیلی از ویژگی‌های امامت، عقلی نیست و عقل نمی‌فهمد که در کلام بیاید.
فهم امامت از دسترس ما خارج است. امام کالشمس الطالعه است. امام شناسی معرفتی در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) در کافی آمده است: الکافي ج ۱، ص ۱۹۸
در این حدیث، امامت از شناخت عقلی و کلامی آغاز میشه و معارفی فراتر از آن را می‌گوید.
– غیر شیعه امامت را و حتی نبوت را، قدش رو کوتاه می‌کنند که به تن خلفاشون بشینه. مثلا میگویند پیامبر هم ممکن است گناه کند. همینکه وحی رو برسونه کافیه و بیشتر از این چیزی نمی‌خواهیم.
پیامبر سنی‌ها می‌تواند زنش، یعنی عایشه رو روی دوشش بنشاند و بگوید: بیا این کنیزهایی را که بزن و بکوب می‌کنند، تماشا کن!!
پیامبر شیعه‌ها کجاست، پیامبر سنی‌ها کجاست؟
حتی خدای شیعه‌ها کجاست، خدای سنی‌ها کجاست؟
پیامبر آن‌ها سحر می‌شود. اما پیامبر ما تا از جایگاهش صحبت میشود، گفته میشود: لولاک لما خلقت الافلاک. تا از نطقش صحبت میشود، گفته میشود: «ما ینطق عن الهوی ان هوا الا وحی یوحی». تا از اخلاقش صحبت میشود:« انک لعلی خلق عظیم.»
تفاوت نگاه رو ببینید: یکی از عیب‌هایی که اون خبیث‌ها خصوصا عمر برای امیرالمومنین ع تراشیدند، این است که شوخ است. درنظر ما این یک صفت ایمانی است: «ما من مومن الا و فیه دعابة». دعابه یعنی مزاح سالم. اما او چون خودش، حتی در منابع سنی‌ها، بداخلاقی‌ها و خشونت‌هایش مطرح است، این را معیار می‌داند و نمی‌گذارد چنین ویژگی در جایگاه امامت معرفی شود تا بتواند خودش را خلیفه معرفی کند.
امامت در نگاه ما باید از «اصلاب شامخه و ارحام مطهره» باشد. بعد آدمی که نسب درستی ندارد، چطوری می‌خواهد مدعی شود؟!
در منابع دینی ما مثل جامعه کبیره، طوری امام را معرفی کردند که اگر آدم منصفی آن معیارها را ببیند، می‌فهمد که فقط خدا باید چنین شخصی را معرفی کند. مثلا ما چگونه بفهمیم که کسی خیال گناه هم نمی‌کند، کیست؟! طبق همان حدیث امام رضا، پس امامت به عقل و انتخاب مردم نیست. پس وقتی امامت درست معرفی شود، همه اقرار می‌کنند که چنین شخصیتی را ما نمی‌توانیم بشناسیم چون در حیطه اطلاعات ما نیست. امام هم نور الله است و هم «وهم والله منور القلوب المومنین» است و قداست نفسانی دارد. امام باید آیه تطهیر در موردش باشد و تضمین کرده باشد که آن‌ها پاک هستند.
– نیازی به استدلالی برای متهم کردن خلفا نیست چون: «لاینال عهدی الظالمین». امامت عهد الهی است و ظالم نمی‌تواند امام باشد.
عدالتی که به عنوان شاخص امامت می‌آید، غیر از عدالتی است که در ذهن مردم است. آن عدالت در سطحی است که حتی خیال گناه هم در فکرشان عبور نمی‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا