
﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها﴾ (الروم/30)
﴿صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُون﴾ (البقرة/138)
به رنگ خدایی…و چه کسی بهتر از خداوند رنگ می دهد؟! و ما او را می پرستیم.
🔸از سنّ همگی ما سالیان قابل توجهی گذشته و از زمانی که ظرف دل را برای ذخیره ی دانسته ها گشودیم تاکنون، انبار سنگینی از معلومات را همراه داریم. معلوماتی که از منابع مختلف به دست آمده و دارای درجات گوناگونی از اعتبار هستند.
این انبان معلومات روزی به فنا ملحق می شود، اما تنها قسمتی از آن که باقی می ماند قسمتی است که به اعتقادات دینی مربوط باشد:
﴿إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلا﴾
به درستی که از گوش و چشم و دل همگی سؤال خواهد شد…
(در روایتی از امام صادق علیه السلام تفسیر شده که: یعنی از دل می پرسند بر چه چیزی معتقد گشته است؟)
⚠️در زمانه ای هستیم که ورودی های ذهن ما روز بروز گسترده تر می شود، انواع و اقسام وسائل ارتباطی ما را با نظریّات و داده های مذهبی مختلفی روبرو می کنند که گاه بر اساس تکرار و تبلیغات و … ناخودآگاه به آن ها باور پیدا می کنیم، به گونه ای که ممکن است امر باطل مطلقی را از واضحات دین بدانیم و یا بر عکس.و این چنین است که نادانسته و خدای ناکرده مبتلا به «شرک» می شویم:
از امام باقر علیه السلام پرسیده شد: کمترین چیزی که که موجب شرک شود، چیست؟ فرمود: «کسی که هسته ای را سنگریزه بداند یا بر عکس، سپس به این معتقد و متدیّن شود». (کافی 2/397)
▪️اما متأسفانه هرگز نگران این نیستیم که این باورها تا چه حدّ می تواند به حقیقت نزدیک باشد! حال آنکه هر امر اعتقادی که پشتوانه ی عقل سلیم و کتاب و سنت صحیح نداشته باشد، روزی گریبانگیر صاحبش خواهد شد…آنجایی که دیگر هیچ چیز سودی ندارد:
«يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُون* إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليم» (الشعراء/88-89)
روزی که هیچ مال و فرزندی به کار نیاید، تنها (سود از آن) فردییست که خداوند را با قلبی سالم و پاک ملاقات کند.
اما هیچ وقت دیر نشده، تا زمانی که هنوز نفسی در سینه هست…بیاییم و یکبار هم که شده مروری بر تمام باورهای مذهبی خود داشته باشیم، آیا باورهای من از اصول ثابت عقلانی و کتاب و سنّت سرچشمه گرفته؟ یا از باد هوا و حرف مردم و بوق و کرنای «کلّ ناعق» حاصل شده است؟