اشعار
امان از مدرسه…
طالب علمم ولی بی گیر و دار مدرسه
بی هیاهو، بی نِقاش و ساز و کار مدرسه
من نه ریشی خواهم و پشم و کلاه و معرکه
تا بسازم دین خود آتش بیار مدرسه
فقه سلطانی، اصول بردگی، درس ستم
آخرین نقشی که مانده از شعار مدرسه
فاقد اشیا محالست معطی آن شیء شود
مجتهد کو تا شود آموزگار مدرسه
ای که خود دور و تسلسل را مجسم کرده ای
فخرت از درس و خودت هم افتخار مدرسه
آیة الله معظم حجت اسلام و دین!
آیتی از منتجات بی بخار مدرسه